۷دیماه ۱۴۰۱ ، دختران تهران و کرج، راهی سفری شدند. توی این سفر هزاران کیلومتر رو طی کردیم تا به خونهی یه پدر رسیدیم.
پدری که سالها، نمک توی چشمهاش میپاشید تا خوابش نبره. تا چشمهای بیدارش، لرزه به اندام گرگها بندازه. پدری که حتی از عکس و اسمش هم بعد شهادت میترسند.
پدری که هوای همهدخترهاش داره.
حاج قاسم سلیمانی در زادگاه خودش پدرانه به استقبال ما اومد و خاطرات زیبایی برای ما رقم زد.
بنشینید به تماشای بخشی از این خاطرات