خلاصه داستان :در قسمت چهارم گروهی صلح طلب قصد کمک به مردم آشوب زده برمه را دارند و برای رسیدن به آنجا به سراغ جان رمبو که این روزها در تایلند زندگی آرامی دارد می روند اما او ضمن رد پیشنهاد آنان را از این سفر بر حذر می دارد ولی آنها کار خود را می کنند و به این سفر می روند که در یک روستا به چنگ شورشیان می افتند و حالا از رمبو درخواست کمک می کنند و او با هدف کمک به آنها به برمه می رود و با کشتن افراد بسیاری مایکل و همسرش سارا را نجات می دهد و در پایان در حالی که زخمی و مجروح است به ویرانه های جنگ می نگرد…