نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود به این مسئله پرداخته که چرا کنترل تورم سختتر از تصورات خواهد بود و چرا خوشبینی زیادی فعالان بازارها ممکن است به یاس تبدیل شود.
بعد از همهگیری کرونا در سال ۲۰۲۰ تا توزیع گستردهی واکسنها، چرخ اقتصاد برای مدتی از حرکت خود ایستاد. کشورهای کوچک و بزرگ درگیر تبعات این بیماری، بهخصوص تعطیلیهای مداوم و طولانی شدند. این اتفاق به قدری برای خانوارها و بنگاهها غیرمنتظره و شدید بود که دولتها مجبور شدند تا با اعمال سیاستهای انبساطی، آنها را مورد حمایت خود قرار دهند.
خوشبینی افراطی در بازارها:
ممکن است به دلیل وضعیت نامطلوب بازار سهام و اوراق قرضه در یک سال گذشته، هنوز متوجه فاز شدید «خوشبینی» در بازارهای مالی نشده باشیم. با این حال، راه دیگری برای توصیف وضعیت فعلی سرمایهگذاران، که از پاییز به طور فزایندهای اطمینان داشتند که تورم، بزرگترین مشکل اقتصاد جهان، بدون هیاهوی زیادی از بین خواهد رفت، وجود ندارد. بسیاری فکر میکنند که نتیجهی کاهش نرخ بهره در پایان سال ۲۰۲۳ این خواهد بود که به اقتصادهای بزرگ جهان، مهمتر از همه آمریکا، کمک میکند تا از رکود اقتصادی نجات پیدا کنند. در این شرایط سرمایهگذاران در حال قیمتگذاری سهام برای یک حالت ایدهآل در اقتصاد موسوم گلدیلاک هستند که در آن سود شرکتها در حالی که هزینه سرمایه کاهش می یابد، به طور سالم رشد میکند. اقتصاد گلدیلاک، اقتصادی است که در آن تغییرات (چه انقباضی و چه انبساطی) قابل توجه نخواهد بود.
جمعبندی
تا کنون بانکهای مرکزی در کشورهای ثروتمند هیچ نشانهای از روند معکوس را در سیاستهای خود نشان ندادند. اما حتی اگر تورم کاهش یابد یا بانکهای مرکزی از مبارزه برای آن دست بکشند، بعید است که سیاستگذاران این چرخش در سیاستگذاری را بیعیب و نقص اجرا کنند. در این شرایط سرمایهگذاران خود را برای دورهی ناامیدی آماده کردهاند؛ دورهای که میتواند به دلیل بالا ماندن نرخها، تبعات رکود یا حتی ورود به مراحل گذار اجرای سیاستها رخ دهد.