فردی به دستور زنش مادرش را در خانه زندانی کرد و با زنش روانهای تفریح شدند که بعد از مدتی، خواهرش مادرش را در خواب دید که از گرسنهگی و تشنهگی دارد هلاک می شود و هر کاری کرد از طریق تلفن نتوانست ارتباط برقرار کند و احوال مادرش را بگیرد لذا با ماشینش مصافت یک روز را طی کرد تا از حال مادرش مطمئن شود وقتی در خانه مادر رسید با قفلی بسته به در روبرو شد که به کمک مردم بعد از باز کردن در، چنین فاجعهای بود..