توسوکه رودوکو یک سال اولی در دبیرستان آئوموریه، مدرسهای که پر از خلافکارهاست. معمولاً به خاطر ناسازگاری با رفتار همکلاسیهاش مورد آزار و اذیت قرار میگیره، تنها استثناها، دوتا دوست خوبش هستن که اونا هم از نظر اجتماعی طرد شدن. از نحوه رفتار بقیه خسته شدن، و آرزو میکنن که ای کاش میتونستن وارد زندگی مدرسهای آروم و باحال رویاهاشون بشن. درهمین موقع، توسوکه یه بسته از پدربزرگ مرحومش دریافت میکنه که شامل میراث خونوادگیشونه، و این میراث یک طوماره که گفته شده قدرتی داره که میتونه جونش رو از یک خطر قریبالوقوع نجات بده، و اینجاست که زندگی توسوکه تغییر میکنه. با نگه داشتن طومار، یک درخشش ناگهانی رخ میده و یک علامت عجیب روی پیشونی توسوکه به جا میذاره. اون فکرمیکنه چیزی دریافت کرده که باهاش میتونه خودش و دوستاش رو از رفتار روزانه نجات بده، ولی وقتی میفهمه که اثراتش خیلی فراتر از چیزیه که تصورکرده شوکه میشه. با وجود ادامه پیدا کردن قلدریها، متوجه میشه که علامت طومار مثل یک طلسم عمل میکنه و قلب دخترهای خلافکار و بزهکار رو تسخیر میکنه— مخصوصاً، قلب رانا هیماواری، قویترینشون. سیم خاردار | فالو = جایزه