من ناحیهام که ناحیهخوان شدهام
با فاطمهام زِ اوست درمان شدهام
من باسمهام بسم به من چون گشته
روی خفن مهدوی من را کُشته
من شائقهام شافع عالم شدهام
نوریّ دو چشم اهل خاتَم شدهام
من آمنه بردهام شدم امنیت
هر دم بکنم برای عشقم نیّت
من با رضوی چنان برادر گشتم
جود گفت عمو دگر خودم را کُشتم
عمّو شدهام ز بهر هادی و تقی
هم عسکریّ و مهدی همان ابن علی
بر موسوی، کاظم پسر و شهباله
نورش شده بر جان و دلم چون هاله
عرشیام و سیّدم کنار ژاله
قلبم شده عاشق که به شور و حاله
#سیّدعرشی