سریال ترکی به زبان عربی / عفت خانم / دختر همسایه به خانه عفت می آید . می گوید بیا با هم به بازار برویم . او از جشن عروسی سارا خبر می دهد . عفت می گوید وقت ندارم . پول کافی هم ندارم . تو از بازار برگشتی بیا تا با هم قهوه بخوریم . در خانه با خواهرش عفت بگو مگوی آرامی دارد . نعمت به خواهرش عفت می گوید که ماشین لباس شویی ( غساله ) باز خراب شده است . عفت از این که آب توی خانه راه افتاده ناراحت است و ..