your browser not support this video

سمت نگات پر میزدم با بی زبونی چشماتو میبستی چقد نامهربونی دنبال جای امنی واسه عشق بودم حالا یه آواره با احساس کبودم نزدیک تر از سایه واست بودم ولی باز تو راحت چرا شکوندی دلمو چرا چی شد توو حال خوبمون غروب جمعه افتاد به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد من از تو نه شاکیم از خودم که چشم و گوش بسته تورو خواستم شدم حالا یه سرشکسته چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد من از تو نه شاکیم از خودم که چشم و گوش بسته تورو خواستم شدم حالا یه سرشکسته افتاد توی این رابطه یه گره کور که باز نمیشه تا ابد حتی به زور خودمون زدیم به بیراهه حالا اون راهی که با هم هستیم فقط در حد یه ایستگاهه چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد من از تو نه شاکیم از خودم که چشم و گوش بسته تورو خواستم شدم حالا یه سرشکسته چی شد تو حال خوبمون غروب جمعه افتاد به اسم تنهایی من دوباره قرعه افتاد من از تو نه شاکیم از خودم که چشم و گوش بسته تورو خواستم شدم حالا یه سرشکسته