your browser not support this video

دو تا چشم بی تکلف یه صدای خشک زخمی یه نگاه بی ستاره دو تا دست پینه بسته دو تا پای خرد و خسته که دیگه رمق نداره ازسر صبح تادل شب می پیچه صدای گاری تو گوش کر خیابون توی گرما زیر آفتاب توی سرما زیر بارون سر چهار راه دورمیدون میخوام از شما بخونم شما که غریبه هستید پیش چشم آشناها ازهمیشه تا همیشه دستاتونو هدیه کردین به نگاه سرد ماها پیشتون مثل یه بره است سر به زیر و رام و آروم دنیا با اون همه گرگیش توی این معرکه میدون کوچیکه قد یه کوچه با نهایت بزرگیش توی مشتتون اسیره مثل بازیچه کوکی که تو دست این واونه اگه مرد