در سکانسهای ابتدایی با عناصر و صحنههایی روبرو میشویم که انتظار میرود در گرهگشایی یا در پیشبرد قصه به آنها ارجاع داده شود اما بیهدف و در حد نمایش یک نما یا دیالوگ بیمصرف میمانند، مانند تأکید برآویز الله در شروع فیلم، نمایی دور از یک دیدهبان یک منطقه نامعلوم، هجوم اهالی یک روستا به محل حادثه، بیماری اردلان دوست صمیمی مقتول و البته یکی از مظنونین و...
کارگردان بهشدت اصرار دارد تمام مؤلفهها و قواعد یک فیلم نئونوآر را حفظ کند اما هیچکدام از این مؤلفهها در خدمت قصه و مضمون آن نیست، یک نئونوآر به سبک ایرانی! مثلاً وجود یک زن اغواگر یا فم فتال فقط در حد یک مظنون در فیلم باقی میماند و کارآگاه فقط از یک پیام اینستاگرامی «خوش به حال سمیه خانم» به وجود او در زندگی خصوصی مقتول پی میبرد و البته از این هم فراتر نمیرود.
در سلیس نوز بخوانید:
یادداشت حمیده وطنی درباره فیلم «مرد بازنده»/یک نئونوآر به سبک ایرانی!
db%8c%d8%a7%d8%af%d8%af%d8%a7%d8%b4%d8%aa-%d8%ad%d9%85%db%8c%d8%af%d9%87-%d9%88%d8%b7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87-%d9%81%db%8c%d9%84%d9%85-%d9%85%d8%b1%d8%af-%d8%a8%d8%a7/