یامان: اینجا چه اتفاقی داره می افته؟
دختر غریبه: میخوان منو بکشن تو رو خدا اجازه بدید بیام داخل
نانا: بیا
یامان: نزدیک نشو
کسی نمیتونه بیاد در خونه ام و منو تهدید کنه
من نخوام نمیتونه چیزی از من بگیره️
دختر غریبه: اگه الان جلوی در باشن چی؟
نانا: اینجا خونه کریملیه
اون آدمیه که اگه کسی مقابلش باشه بهش رحم نمیکنه و اونو نابود میکنه از چشمهاش اتیش میباره به زبون ساده کوهها جابجا میشه