داستان
مارتا و شان، زوجی جوان هستند که در آستانه پدر و مادر شدن قرار دارند، اما سهلانگاری پرستار باعث میشود فرزندشان را هنگام زایمان از دست بدهند. مارتا با داغ از دست دادن فرزندش یک سفر احساسی را آغاز میکند. از طرف دیگر پرستار پس از این اتفاق به سهلانگاری در زایمان در خانه متهم میشود و زندگیاش از هم میپاشد. همزمان شان نیز که شغلش مربوط به ساخت و ساز پل است از این وضعیت متأثر میشود.