your browser not support this video

سلام بر حسین وسرور شهیدان شب دهم با یادت راز ونیاز کردیم مرز در عقل و جنون باریـــک است کفر و ایمان چه به هم نزدیک است عشق هم در دل ما سردرگم مثل ویرانی و بهت مــــــردم گیسویت تعزیتی از رویـا شب طولانی خون تا فردا خون چرا در رگ من زنـجیر است زخم من تشنه تر از شمشیر است مستم از جام تهی حیرانی باده نوشیده شده پنهانــــی عشق تو پشت جنون محو شـده هوشیاری است مگو سهو شده من و رسوایی و این بار گناه تو و تنهایی و آن چشم ســیاه از من تازه مسلمان بگذر ، بگــذر بگذر ، از سر پیمان بگذر ، بگذر دین دیوانه به دین عشق تو شـــد جاده ی شک به یقین عشق تو شد مستم از جام تهی ، حیرانی باده نوشیده شده پنـــــــهانی نرگس ناظرزاده