your browser not support this video

یکی از همکلاسی‌های آرمیتا گراوند می‌گوید: آن روز مثل همیشه با هم قرار داشتیم؛ اول من به ایستگاه مترو رسیدم و بعد هم آرمیتا آمد؛ همه چیز عادی بود؛ آهنگ گوش کردیم؛ حرف زدیم و کلی خندیدیم.