نویسنده:ملیکا شیاسی
عکس رخ مهتاب در حوض افتاده بود...
ماه در آسمان بود و پرتو نورش را میگستراند بر اهل زمین...
ستارهها دورش را احاطه کرده بودند و هر ستارهای جفت خودش را داشت...
ستارهای جفتش را در آغوش فشرده بود و با تمام قدرت بوسه مینشاند بر تن و بدن جفتش...
ماه روشن میکرد و نسیمی ملایم پخش میشد و خرمن گیسوان ستارههای معشقوق در فضا پخش میشد و ستارههای عاشق جان میدادند بعد از هر استشمامی...
ماه امّا...
ادامه متن در کانال تلگرام
@TVali13
تلگرام نویسنده
@Melika_mnm287