your browser not support this video

یک اوتاکوی نچسب بعد از اینکه درحال خوردن جگر خوک از هوش میرود، در بدن خوک بیدار میشود. خوک خودش را درکنار جس، دختر بیگناهی که میتواند ذهن مردم را بخواند میبیند، و جس علیرغم افکار حوصله سربرش، او را میپذیرد. هرچند، او قصد دارد خوک را بخورد. وقتی جس در خطر تسلیم شدن در برابر سرنوشتی تاریک است، آیا خوک میتواند با استفاده از هوش تیز، خرد و حس بویایی خالصش او را نجات دهد؟ حسین