نانا: یه دفعه جلوم در اومد
عدالت: توبه توبه
نانا: توی چشمام نگاه کرد
یامان: کسی که به قلبم وصله(صاحب دلش)
دزد حرفه ای که قلبم رو دزدید
کسی که با چشهم های آتشینش قلبم رو سوزوند
از من فرار نکن
عدالت: سیاه نبود
نانا: حسن سیاه نبود صبح و شب دنبال منه
یامان سیاه بود
فرید: این خونه رو جنگل بدون منو یه آهو کوچیک بدون و بابات رو یه شیر گرسنه چی میشه گیرش بیفتم یه لقمه ام میکنه به خدا
یامان: کجا میتونی فرار کنی که
کشورهای دور میری یا به عمق دریا یا پشت کوه ها
بوی موهات رو استشمام میکنم از آتیش قلبت فرار نکن از عشق نمیشه فرار کرد