کوبیلای: همسر آینده ام داره قهوه ها رو اماده میکنه؟
نانا: من در حال پخت پز به درجه جوش و ترکیدن میرسم
کوبیلای: داری چی کار میکنی؟
نانا: اصلا فکر نکنید نمیتونم از خودم محافظت کنم
از اول گفتم بهتون بگم
یامان: چه خبره اینجا؟
نانا: چیزی نیست در مورد ازدواجمون داشتیم صحبت میکردیم
یامان: اگه نیاز هست منم وارد صحبتتون بشم