خلاصه داستان:
ایکی یوسان یک پسر باهوش است که هر وقت مشکلی پیش می آید به فکر فرو رفته تمرکز می کند و یک راه حل عالی برای آن مشکل پیدا می کندای کیو در اصل پسر یک امپراتور بود که در دوره حکومت شوگون ها که حکومت را از دست امپراتورها خارج کردند ، مادرش مجبور شد به همسری یک شوگون درآید و برای همین او را به معبد فرستاد. او هر زمان که می خواست تمرکز خود را متمرکز کند. دو انگشتش را روی سرش می چرخاند و بعد شروع به فکر می کرد و در پی این تفکرها ماجراهای جالب اتفاق می افتد.