مردی به نام تیجی بالانتاین در دهکدهای در شمال شرقی انگلستان صاحب کافهای به نام بلوط پیر میباشد. تیجی بالانتاین تلاش میکند تا مانند گذشته کافه خود را پر رونق نگه داشته و آن را به عنوان فضای عمومی باقیمانده در شهر حفظ کند تا مردم بتوانند در آنجا با هم ملاقات کنند. ولی وقتی پناهجویان سوری در شهر مستقر میشوند، تنشها در شهر افزایش پیدا میکند، اما در این میان بالانتاین با یکی از پناهندگان به نام یارا رابطهای دوستانه برقرار میکند و… A pub landlord in a previously thriving mining community struggles to hold onto his pub. Meanwhile, tensions rise in the town when Syrian refugees are placed in the empty houses in the community.