خلاصه داستان:
نورالدین خانزاده (سعید آقاخانی) صاحب یک کارگاه فرآوری تخمه آفتابگردان است. کشاورزان هممحلی نورالدین محصول تخمه آفتابگردان خود را به نورالدین فروختهاند. نورالدین این محصول را به شخصی ساکن تهران به نام میرزایی فروختهاست تا او این محصولات را در کشور ترکیه به فروش برساند. در همین حین خبر میرسد که میرزایی از دنیا رفتهاست و کشاورزان که از این خبر مطلع میشوند هر یک به نحوی سعی میکنند تا پول محصولاتی را که به نورالدین خانزاده فروختهاند از او بگیرند. نورالدین هم طی گفتگوهای متفاوت با اطرافیان میرزایی متوجه میشود که او در اواخر زندگیاش آه در بساط نداشتهاست و … این داستان ادامه دارد…