شعر تَرم چیزی به جز اشک قلم نیست
جز دست خطِ ناله های زیر و بَم نیست
حَبس اَبد دنیا برای من بُریده ست
زیرا به چشم عقل، جرم عشق کم نیست
دلخسته کاج پُرکلاغِ باغم و هیچ
بر شاخه های من به غیراز بار غم نیست
تنگ غروب است و کسی در جاده انگار
جز سایه ی پشت سرم،ثابت قدم نیست
از تشنگی لبریزم و در این حوالی
اَبری به قَدرِ قطره ای اهلِ کرم نیست.
#رضاحدادیان