️ ترجمه فراگمان قسمت 656️
نانا: اون کسی نیست که از پشتسرم بیاد اون کسی هست که کنارم راه میره
پویراز: یه روز جلوم ظاهر میشی و تو چشمام نگاه میکنی، جوری که هیچکس تا حالا نگاه نکرده
نانا: برای کی نوشتی؟
پویراز: میخواستم یه روز به زندگیم یه دوست و همراه واقعی ، جسور،خوش قلب ، قوی و صادق وارد بشه
...: خوش اومدین
پویراز: ممنون
خیلی خوشم اومد از اینکه روبروم یه خانم اوستا دیدم
پس هردو زن و شوهر نجار هستین؟
پس به زودی ازدواج میکنین
عه پس عروسی کی هستjwag6