your browser not support this video

تو علی اکبری، علوی سیرت و محمّدی صورت. آئینت جوانمردیست. صدایت، لرزه بر اندام آنان می ‏اندازد که نفس‏ های شیعه را بریده بریده می‏ خواهند. در آغوش باران زاده شده ‏ای و از سینه بهار، شیر نوشیده ‏ای. از عشیره گل سرخی و از تبار آفتاب. کوهستان‏ ها، هوای پاک نفس‏ هایت را به عاریت گرفته‏ اند. خاکستری‏ ترین روز ها را خورشید کلامت به تپش وا می ‏دارد. امروز می ‏آیی و ما فانوس ‏های عاشقی در دست، میلاد خجسته‏ ات را نور می ‏پاشیم. می ‏آیی و چکاوکان روشنی، روز آ