محمد بن عمر بن عبد العزيز الكشي في كتاب الرجال عن محمد بن قولويه عن سعد عن أحمد بن محمد عن الحسين بن سعيد عن معمر بن خلاد قال: قال أبو الحسن ع ما ذئبان ضاريان في غنم قد غاب عنها رعاؤها بأضر في دين المسلم من حب الرئاسة ثم قال لكن صفوان لا يحب الرئاسة.
ظلم دارای مراتبی است. در بسیاری از مراتب، ظلم و کفر دو روی یک سکه هستند. هرکافری از جهت زیرپا گذاشتن حقوق انسانها ، قطعا ظالم است و هر ظالمی ولو ادعای اسلام و ایمان کند و نماز بخواند و روزه بگیرد و حج به جا آورد و صدقه دهد، از جهت ظلم به مردم ، و زیر پا لگد مال کردن حقوق عباد الهی، قطعا "منافق" و در حقیقت "کافر" است، گرچه ممکن است گروهی بنابر مصالحی او را مسلمان قلمداد کنند. زیرا محال است کسی به خدا و عقاب الهی و آیات کتابهای آسمانی و محتوای رسالات انبیاء و روز جزا ، ایمان داشته باشد، و در عین حال، از روی آگاهی و عمد، حقوق بندگان خدا را نقض کند.
قرآن کتاب خدا و چهارده نور مقدس علیهم السلام کمک بر ظلم را از زشت ترین گناهان برشمرده اند و این عمل ویرانگر در قرآن و روایات به شدت مورد مذمت واقع شده است. نمرودها، فرعون ها، و ... به کمک افراد دنیا دوست و منفعت پرست و لذت گرا، زبون و فرصت طلب سیستم های ظالمانه را پایدار و به ظلم خود ادامه دادند. قرآن کریم، در آیه 2 سوره مائده با تاکید بر نیکی و تعاون بر تقوی، از همیاری و همکاری و کمک به ظالمین یا ستمگران نهی فرموده است و رکون و حمایت از زور مداران و همکاری با ستمگران را موجب "کفر" و داخل شدن در آتش دوزخ دانسته است.