your browser not support this video

مست آمدم ای پیر که مستانه بمیرم مستـــانه در این گوشه ی میخانه بمیرم درویشم و بگذار قلندر منشانه کاکل همه افشان به سر شانه بمیرم شمعی و طواف حرمی بود که می خواست پروانه بزایم من و پروانـه بمیرم من در یتیمم صدفم سیــنه دریاست بگذار یتیمانه و دردانه بمیرم بیگانه شمردند مرا در وطن خویش تا بی وطن و از همه بیگانه بمیرم ما را در اینستاگرام دنبال کنید