your browser not support this video

عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و ششم فصل چهارم) زمان که متوقف شد، مثل کات کردن، گویی دو چیز از هم جدا شده، انگار از مکانی به مکان دیگری رفتم. اینبار فضایی که درونش بودم متضاد بودند، یک رنگ‌ سیاه و سفیدی که سیاهی‌اش بیشتر بود نوعی خاکستری (نه این خاکستری که اینجا می‌بینیم) انگار این خاکستری بودن با آن فضا مناسبت داشت... هیچ ذهنیتی از خودم که چه کسی هستم نداشتم، یا اینجا چه می‌کنم؟! اصلاً هیچ خاطره‌ای از خودم یا اتفاقاتی که چند دقیقه قبل از آن بود را هم نداشتم، انگار ذهنم خالی بود... #زندگی_پس_از_زندگی #عباس_موزون #فصل_۴_قسمت_۲۶ #زهره_ابراهیمی #تجربه_نزدیک_به_مرگ @abbas_mowzoon