این روزها اصطلاح سندروم ددی ایشو را از زبان افراد زیادی میشنویم، اما اکثر آنها تفسیر اشتباهی از آن دارند.
تقریباً هر کاری که زنان در روابط جنسی و به طور کلی روابطشان انجام میدهند، به اصطلاح ددی ایشو نسبت داده میشود. اگر او مردان مسن را ترجیح دهد، دوست داشته باشد دختر بد صدایش کنید، یا پارتنرش را در تخت بابا صدا کند حتما به سندروم ددی ایشو مبتلا است.
کودکان به یک فرد بزرگسال قابل اعتماد در زندگیشان نیاز دارند تا دلبستگی ایمن تشکیل دهند. اگر دلبستگی ایمن شکل نگیرد، خیلی از افراد سبکهای دلبستگی اجتنابی یا آشفته پیدا میکنند. اگر شخصِ پدر همواره در زندگی کودک حضور نداشته باشد، ممکن است منجر شود بعدها کودک در بزرگسالی سبک دلبستگی نا ایمن بیابد.
برای خیلی از افراد این سبک از دلبستگی ناایمن همان چیزی است که از آن با «سندروم ددی ایشو» یاد میکنیم.
اگر مشکلاتی زیادی در روابط رمانتیکتان با مردان دارید، ممکن است به سندروم ددی ایشو مبتلا باشید
با داشتن سندروم ددی ایشو احتمالاً مدام به دلایل اشتباه، مردان اشتباهی انتخاب میکنید. شما مانند فرد گرسنهای هستید که وارد سوپر مارکت شده و از درون قفسهها غذاهای فست فود با جلدهای رنگارنگ را انتخاب میکند. بسته بندی بسیار دلپذیر است اما محتویات داخل بسته برایتان خوب نیستند.
به همان شکل، در مغازهی دوست یابی نسبت به علاقهی پدرتان گرسنه هستید زیرا حس میکنید او شما را دوست نداشته و نپذیرفته. در روابطتان، حس میکنید باید بینقص باشید. به ندرت از خود دفاع میکنید یا دعوا کرده و عصبانی میشوید.
ریشه سندروم ددی ایشو به کجا برمیگردد؟
به طور قطعی نمیتوانیم مشخص کنیم، اما توافق اکثریت بر این است که سندروم ددی ایشو به زمان فرویدو «عقدهی پدر» برمیگردد. او از این اصطلاح برای توصیف افرادی که تکانههای ناخودآگاهی دارند که در نتیجهی رابطهی ضعیف با پدرشان به وجود آمدهاند، استفاده کرد.
سندروم ددی ایشو ارتباطی با تئوری عقده ادیپ دارد، تئوریای که در آن کودکان علاقهی ناخودآگاهی به والد غیر همجنسشان دارند. عقده ادیپ بیشتر برای پسران به کار میرود. عقده الکترا همان تئوری است که برای دختران استفاده میشود.