متن آهنگ ملکاوان از محمد معتمدی بس که عمریست در آیینه غریبست تنم باید این بار به آغوش خودم سر بزنم من به دنبال قدم های خودم میگردم شاید این راه مرا برد به سوی وطنم بغضم اما نشکستم شهر بی حادثه هستم اگر از من خبری هست برسانید به دستم بغضم اما نشکستم شهر بی حادثه هستم اگر از من خبری هست برسانید به دستم خنجر از persian tube