ترجمه فراگمان قسمت 682
نازلی: چشماشو باز میکنه یا نه هنوز معلوم نیست، جز صبر کردن چاره دیگه ای نداریم
نانا: چیزای زیادی با هم تجربه کردیم، اینم میگذره
سمیح: اسم یکی رو گفت متوجه نشدم، نباید اصلا به هوش بیاد
پویراز: زن داداش
پویراز: داداش خداروشکر چشماتو باز کردی
شاهین: خداروشکر قبل از اینکه بهتون بگم مار های بینمون کیا هستن نمردم
کسی که تورو تو حبس انداخت سمیح هست و کسی که نانا رو مسموم کرد زنم هست که به زهیر تحویلش دادdgd8n3d