از سنگ صدا آمد از اهل صدا نه
در دین شما نام خدا هست خدا نه
هر جا ستمی بود لبی باز نکردید
در گوشه بیداد سخن ساز نکردید
ای مست ملک ری خانه ات خراب
این کاخ ظالمان می شود بر آب
...
آزادی گوهر دین است
بیداری شرط یقین است
تاوان ستم سنگین است
به کچا ای غافل
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل
....
ای شهر تماشا برخیز
فردای رسیدن دیر است
با خشک و ترت خواهی سوخت
شمشیر عدالت کور است
.....
ای طالبان دنیا
ای غاصبان دین
چه شد آیین مردمی ها
عجب از کاسبان دین
دست بردارید
کینه بگذارید
آخرین فریاد
از نفس افتاد
دیدند که انسان هدف تیر بلا شد
خاموش نشستند و بریدند صدا را
ای رویتان سیاه
خون بیگناه مانده بر زمین