آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان
آه ریان بگو برگه برگه شد قرآن
آه
شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا
آه ریان ناله میزنم براش از جان
آه ریان حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن
آه ریان
میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدایی به صدا وا محمدا وا محمدا
شیب گوداله و شاه بی ردا وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا وا محمدا وا محمدا
آه ریان کشته فتاده در میدان
آه ریان حق دارن بهش بگن عریان
آه ریان جلو چشمامه همین الآن
لااقل صیدتو رو به قبله کن
شمر حوصله کن شمر حوصله کن
اول بکش و بعد هلهله کن
شمر حوصله کن شمر حوصله کن