خلافت عباسی نخست در کوفه شکل گرفت و متمرکز شد، اما در سال ۷۶۲ خلیفه المنصور شهر بغداد را در نزدیکی شهر بابل پایتخت باستانی تمدن بابل بر پا نهاد. بغداد در دوران طلایی اسلام به مرکز دانش، فرهنگ و اختراعات اسلامی تبدیل شد. در این عصر بغداد محل تمرکز دانشگاههای مختلف از جمله بیتالحکمه شد. بغداد در دوره بنی عباس تبدیل به یک جامعه چندقومیتی و چندمذهبی و به عنوان «مرکز یادگیری» در سراسر جهان به شهرت رسید. دوره عباسی با وابستگی به دولتمردان ایرانی (مانند خانواده برمکیان) برای اداره سرزمینها و همچنین حضور فزاینده مسلمانان غیر عرب در امت (جامعه مسلمانان) اداره میشد. آداب و رسوم ایرانی بهطور گسترده از سوی نخبگان حاکم پذیرفته شد و پشتیبانی از هنرمندان و دانشمندان در این دوران اهمیت ویژهای پیدا کرد.[۴] علیرغم این همکاری و ارتباط اولیه، عباسیان در اواخر قرن هشتم، بزرگان غیر عرب و سیاستمداران ایرانی را از خود بیگانه کرده بودند.[۵][۶] عباسیان به ناچار حکومت اندلس (اسپانیا و پرتغال کنونی) (در سال ۷۵۴) را به امویان (امارت قرطبه)، مراکش (مغرب عربی) را به ادریسیان (در سال ۷۸۸)، افریقیه و سیسیل را به اغلبیان (در سال ۸۰۰)، خراسان و ماوراءالنهر و ایران را به ترتیب سامانیان و صفاریان (در دهه ۸۷۰) و مصر را به خلافت شیعه اسماعیلی فاطمیان (در سال ۹۶۹) واگذار کردند.