من و جام می و معشوق الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم الله در تأخیر آفات است
مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات است...
ز من اقرار با اجبار می گیرند باور کن
شکایت های من از عشق ازین دست اعترافات است
میان خضر و موسی چون فراق افتاد فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است
اگر در اصل، دین حُبّ است و حُبّ در اصل دین بی شک
به جز دلدادگی هر مذهبی مُشتی خرافات است...