تینا ساکسنا با پدر تاجراش به ثروتمندی زندگی می کند. یک روز، ناگهان، وقتی پدرش به او اطلاع میدهد که قبل از ازدواج با مادرش معشوقهای داشته و این رابطه منجر به تولد دختری به نام ناندینی شده، شوک بدی میگیرد. با نارضایتی تینا، او ناندینی را دعوت می کند تا با آنها زندگی کند و از او می خواهد که مراقب تینا باشد....