your browser not support this video

چشات یه راز مبهمه! یه شعر بی مقدمه! انگاری تو عمق چشات بارون ترد نم نمه! انگاری از یه راه دور، اومدی مست پر غرور اومدی تا پر بکنی شبام از شادی و شور! اومدی تا غربت من ! تا لحظه های ما شدن! توی هوای عاشقی، با تو از این جا پر زدن! خسته ی انتظار تو ، بی تو ولی کنار تو! یه روزی از راه می رسی، بازم میاد بهار تو! م TPM