کتاب «سلوک» نوشته محمود دولت آبادی داستانی درباره یک مرد جوان به نام احمد است که به دنبال معنای واقعی زندگی میگردد. در طول سفرش، احمد با انواع مشکلات و چالشها روبرو میشود و باید با آنها مقابله کند. اما تا زمان پایان داستان، خواننده متوجه میشود که این مشکلات و چالشها در واقع نمادی از رمزی پنهان و عمق داستان هستند که احمد باید آن را برای خود کشف کند. این رمز به خواننده یادآور میکند که زندگی تنها از جنبههای ظاهری آن نیست، بلکه درونیترین احساسات و تجربیات ما نقش مهمی در تعیین سرنوشت ما دارند.