در یک روز بارانی و بسیار سرد، یک سگ بی خانمان دیده میشود که در خیابانها به دنبال غذا و پناه میگردد. اما بلافاصله چشمش به یک بچه بچه کوچک افتاد که تنها در کنار یک پارکینگ خالی و بدون حفاظت از باران بود. سگ بی خانمان بدون تردید و با یک صدای بلندی شروع به له شدن از محل خود کرد و پس از مدتی ظاهر شد و نشانهای از شادی و خوشحالی روی صورت خود نشان داد. دستپاچه و با صدای شیوایی سگ کوچک را از خیابان برداشت و به خودش پناه داد تا از باران و سرما محافظت شود. این حادثه نشان از فداکاری و دلسوزی سگها نسبت به انسانها و بچهها دارد و نشانه محبت بیپایان آنها به جامعه است.