در قسمت 75 سریال عروس، وقتی که امیر عرضه خانم فرهاد را دید، فریاد زد و همه چیز را تکمیل کرد. از او خواست تا نام خانم فرهاد را بگوید و او تنها میتوانست اسم لعل را بگوید. امیر قهقهید و از قمر محمد پرسید: تو چطور اجازه دادی به خودت شک داشتی؟ این زندگیاته و سعی کردی این شکها را از خودت پاک کنی اما چرا؟ قمر محمد میخندید و از امیر خواست به ماجرای عشقش با فاطمه اش گوش دهد.