امین زندگانی، مرد جوان و از همان افراد موفق و پرطرفدار شهر بود که به زیبایی و داستان زندگی الیکا، دختر خجالتی و پرحس که همیشه در سایه شهریه دیگر پنهان بود، علاقهمند شده بود. این عشق غیرمعمول آنقدر شدید بود که امین به طور نامعتادانه از الیکا خواست ازدواج کند، کاری که در جامعهای محافظهکار و سنتی مثل آنچه الیکا در آن زندگی میکرد، نابودگر بود. این درخواست باعث شک و تفکر عمیق الیکا و اطرافیانش شد و باعث تحولات و تغییرات بزرگ در زندگی هر دوی آنها شد. این داستان عشق و سختی و تلاش برای دستیابی به آنچه که دل میخواهد، درد و شادی از زوایای مختلف زندگی را پوشش میدهد.