یک مرد جوان به نام اشلی تصمیم میگیرد با دوست دخترش ازدواج کند، اما خانواده دختر او این موضوع را قبول نمیکند. پس از این رد پیشنهاد، اشلی و دوست دخترش تصمیم میگیرند در یک خانه اجارهای زندگی کنند. در یک شب تاریک، گروهی از دوستان برای جشن تولد به خانهی آنها میآیند و همه به دیوار میروند در حالی که اشلی و دوست دخترش خواب هستند. وقتی آنها بیدار شدند، متوجه میشوند که خانه از همه چیز خالی شده است و حتی آنها هم مورد سرقت قرار گرفتهاند. این تجربه وحشیانه باعث شکست رابطهی آشلی با دوست دخترش میشود و آنها مجبور میشوند با تلخی این تجربه روبرو شوند.