در این داستان، پسری تهرانی به نام علی دچار مشکلی شدید میشود زیرا رقیب عاشقیاش، محمد، ناراحت کنندهترین روش ممکن را انتخاب میکند و انگشتان علی را در یک حادثهی ناگوار میشکند. این اتفاق موجب شومی و ناراحتی علی میشود و او میبایست با این شرایط و آسیبهای جسمی و روحی که به او وارد شده، مقابله کند.