ای نسیم صبحدم یارم کجاست؟
غم ز حد بگذشت غمخوارم کجاست؟
خواب در چشمم نمی آیدبه شب
آن چراغ چشم بیدارم کجاست؟
دوست گفت آشفته گرد و زار باش
دوستان آشفته و زارم کجاست؟
نیستم آسوده از کارش دمی
یارب آسوده از کارم کجاست؟
تا به گوش او رسانم حال خویش
ناله های خسرو زارم کجاست؟