احمد قلی، یک جوان خجالتی و وحشتزده است که همیشه در ترس از شرایط ناخواسته و بیحرفیهای اجتماعی زندگی میکند. او همیشه از فرصتهای زندگی عقب میاندازد و از انجام چالشها و رویارویی با ترسهای خود اجتناب میکند. اما با گذر زمان و تجربه مواجهه با مواقع دشوار، احمد قلی شروع به تغییر میکند و تلاش میکند تا از وحشتهای خود پیروی نکرده و به یک نسخه قویتر و خودمطلب از خود تبدیل شود.