در سریال ماه و پلنگ، محسن که یک نویسنده است، به دنبال ایدههای جدید برای نمایشنامههای خود است. او به دوست خیالپردازش، ملکا میگوید که تصمیم گرفته است تا از شخصیتهای واقعی زندگیاش الهام بگیرد. اما وقتی متوجه میشود که ملکا عاشق او شده است و از روابط دیگران ناراحت است، او درگیر دشواریهایی میشود که نمیتواند به راحتی از آنها خارج شود.