این داستان درباره یک دختر جوان به نام سارا است که یک روز یک کفشدوزک روی دستش قرار میگیرد و انگاری قدرتهای جادویی به او میدهد. در همین حین گربه سیاهی به اسم گرجی به سارا میچسبد و خود را به عنوان همراه او معرفی میکند. سارا و گرجی سپس با یک سری ماجراهای هیجانانگیز و خطرناک روبرو میشوند که نشان میدهد دختر کفشدوزکی و گربه سیاه شاید بدهکاری غیرقابل پیش بینی داشته باشند.