در سکانسی از فیلم ماه و پلنگ ۱۷ ، دعوای ملکا با فریدون بر سر ازدواج کتایون و محسن به اوج می رسد. ملکا ازدواج این دو را باور نمی کند و اصرار دارد که کتایون باید با فریدون ازدواج کند. این تنش بین آنها منجر به یک صحنه دراماتیک و عصبانی شده و ملکا تا انتهای عاشقانه خود با فریدون دعوا می کند. این تناقض ها و درگیری ها بیانگر تداخل های اجتماعی و فرهنگی در داستان و نقش زنان در جامعه است.