یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم
از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم
-
یک روز می آیی که من نه عقل دارم نه جنون
نه شک به چیزی نه یقین مست و خمارت نیستم
-
شب زنده داری می کنی تا صبح زاری می کنی
تو بی قراری می کنی من بی قرارت نیستم
-
پاییز تو سر می رسد قدری زمستانی و بعد
گل می دهی نو میشوی من در بهارت نیستم
-
ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید : @Time_Dialog