سامورایی با چشمان خونین و خشمآلود، شمشیر خود را از غلاف درآورده و با حرفهایترین حرکات کاتانا، آن را به سمت سینه قفسهاش هدایت کرد. صدای خشم وحشتناک و هیاهوی پوچ آن شمشیر، همه جانبهی قراری را کلخور میکند. گرمترین خونهای جهان، دستخوش هرچهسشواردترین افسردگی گسترده پهنده است. کسی نمیتواند به آنها کمک کند. اما با همه ناامیدی حاکم، او با دقت و پیشنهاد دیگران، شمشیر را از سینه قفسه درآورد.