حال من با تو خـوش و بی تو خراب است رفیق
بی تو این زنـدگی ام رنج و عـذاب است رفیق
با تو هــر فال بگیرم تـه فنجــان به خوشیست
بی تو این بخت من غـم زده خواب است رفیق
با مــن از عشق بگو تشنه ی هم صحبتی ام
حــرف ناگفته ی من قـــد کتــاب است رفیق
دفــتر مشق شبـم پر شده از حسرت و درد
دلخوش یک دوسه خطی به جواب است رفیق
بــا وفـا باش در این شهــــر پر از حیله و رنگ
معـــرفت دُر گـــران گوهــر ناب اســـت رفیق
دشمـــن دوست نمــا هست فـراوان به خدا
چهـــره ی اصلیشان زیــــر نقاب است